گیلداگیلدا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
وبلاگ گیلداوبلاگ گیلدا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

دختر بهاری ما

چهاردست و پا رفتن گیلدا+ ولنتاین

سلام دختر نازم امروز شنبه 25 بهمن 1393 تو 9 ماه و 5 روزگی برای اولین بار با تسلط کامل چهار دست و پا رفتی و کل خونه رو دور زدی هوراااا آفرین. زنگ زدم به بایایی گفتم بابایی هم برات دو تا عروسک خرید یکی جایزت یکی هم کادوی ولنتاین چون امروز روز ولنتاین هم هست و تو بهترین و زیباترین هدیه عشق من و بابایی هستی عزیزم میبوسمت فراوووون فدای دخمل گلم. ...
25 بهمن 1393

تولد مامانی

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست . میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم امروز خورشید درخشان‌تر است و آسمان آبی‌تر نسیم زندگی را به پرواز می‌کشد و پرنده آواز  جدید می‌سراید امروز بهاری دیگر است در روز تولد مهربان‌ترین در میلاد کسی که  چشمانم با  حضورش بارانی است امروز را شادتر خواهم بود و دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد جشنی برای م...
23 بهمن 1393

تولد 9 ماهگی عسلم

تولد تولد تولدت مبارک عسلم 9 ماه رو پشت سر گذاشتی و خوشبختانه تمام وجودت پر از نشاط و سلامته به امید خدا همیشه سلامت و پایدار   باشی . دختر بی همتای مامان و بابا ،گیلدای نازم امروز نهمین ماهگرد تولد زیبای توست .. امروز نهمین ماهیه که سه تایی شدیم ،مثله اون 9 ماهی که دوتایی بودیم ..یادت که نرفته؟! تو نی نی تو دلیه مامان بودی و عشق بابا..  ولی انگار این 9 ماهی که تو به جمعمون پیوستی خیلی سریع تر از اون روزایی گذشت که چشم انتظار اومدنت بودیم. شاید به خاطر اینه که انقدر وجود دوست داشتنی تو مارو سرگرم خودش کرده که دیگه گذر روزها و ماهها رو متوجه نمیشیم . عسل مامانی توی این ماهی که گذشت خیلی به...
20 بهمن 1393

یعنی مادر شدی

- وقتي به خودت مياي و ميبيني يه ساعته به جاي ترانه مورد علاقت،داري آهنگ باب اسفنجي رو زمزمه ميكني..... يعني مادر شدي !   وقتي سهم تو از شور ترشي سر سفره ، هويج ميشه.... يعني مادر شدي !   وقتي شجاع ميشي و با دمپايي تو سر سوسك ميزني و ميگي:"ديدي ترس نداشت!!" يعني مادر شدي !   وقتي خوابت مياد ولي بيدار ميشيني تا كودك تب دارت تشنج نكنه..... يعني مادر شدي !   وقتي تلويزيون خونه هميشه داره كارتون پخش ميكنه .... يعني مادر شدي !   و هزار و يك وقتي هاي ديگر......   اين لحظات شيرين مادر بودن رو ميستايم تقديم به مادرای مهربون... ...
17 بهمن 1393

جوانه زدن اولین مروارید گیلدای قشنگم

 اين دوندونه يا مرواريد؟ براش يه اسپند بياريد الهي صد ساله بشي  بزرگ بشي پير بشي هميشه سالم و شاد  دندونات مباركت بـــاد  هورااااا سلام گل دخترم مبارکت باشه مرواریدت. گیلدا جونم سه شنبه 7 بهمن 93  در 8 ماه و 17 روزگی موقع مسواک زدن لثه ات دیدم لثه ات تیزه اما هر کار کردم نذاشتی ببینم تا امروز که دوباره موقع مسواک زدن انقد بات سرو کله زدم تا گذاشتی ببینم برای تاییدم با قاشق فلزی بت غذا دادم دیدم بله صدای دندونت اومد کلی ذوق کردم مروارید کوچولوتو دیدم خدا رو شکر که دندونت بی دردسر دراومد و درد و تب نداشتی ایشالله بقیه هم همینطور دربیاد فقط نیست غذا میخوردی کم اشتهاتر شدی!!! ...
11 بهمن 1393

تولد بابایی

وای که این چند روز چه خبراس. 9 بهمن روز تولد بابایی مهربونه ‚ 20 بهمن ماهگرد گل دختریه، 23 بهمن تولد مامانیه، 25 بهمن ولنتاینه حالا خودت حساب کن که من چقدر کار دارم. تولدت بهانه ای شد تا این فصل را بیشتر دوست داشته باشم.   به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم.   عزیز دلم، تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست .     ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات مبارک                       ...
9 بهمن 1393

اولین مسافرت گیلدا با قطار

سلاااااام. گیلدا جونم برای اولین بار روز یکشنبه 28 دی 93 مسافرت با قطار رو تجربه کرد البته قبلا چند بار مترو سوار شد اما تا حالا قطار سوار نشده بود. برای اینکه گیلدا راحت باشه و سرما نخوره و هم منظره بیرونو ببینه با قطار روز رفتیم شمال. تو راه همش برف و مه بود درختها و کوه ها رو برف پوشونده بود و خیلی خوشگل شده بود گیلدا اولین برفم تو قطار دید البته از دور. جمعه بابایی برگشت تهران اما منو دخمل نازم هنوز شمالیم. اینم عکسای گیلدا تو قطار:                                  ...
5 بهمن 1393
1