گیلداگیلدا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگ گیلداوبلاگ گیلدا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

دختر بهاری ما

شمال، عید غدیر، اولین عروسی

سلام عزیز دل مامانی یکشنبه روز تولد 5 ماهگیت رفتیم شمال. دوشنبه عید غدیر بود که برای اولین بار تجربه کردی و عیدی گرفتی. پنجشنبه 24 مهر هم برای اولین بار به عروسی رفتی. عروسی دختر عموی من بود . اوایل عروسی خوب بودی اما کم کم شروع کردی لج کردن منم پا شدم انقد تکونت دادم تو بغلم تا خوابیدی بعد هم واسه اینکه تغییر آهنگ اذیتت نکنه و بیدارت نکنه سروصداها با بابایی بردیمت تو ماشین تا لالا کنی بعدم که بیدار شدی خواستیم بریم تو لج کردی مام دیگه برنگشتیم تو سالن. یه زحمتیم کشیدی خرابکاری کردی اساسی مجبور شدیم لباساتو عوض کنیم. در کل بد نبودی دختر خوبی بودی. دوست دارم عزیزم بووووووووووس. اینم عکسای دختر نازم روز عید غدیر، شب عروسی قب...
26 مهر 1393

تولد تولد تولد 5 ماهگیت مبارک

تولد تولد تولدت مبارک      مبارک مبارک تولدت مبارک در جشن تولدت عزیزم        همه انگشترند تو نگینی تولد تولد تولدت مبارک     مبارک مبارک تولدت مبارک دختر ناز مامان امروز ۵ ماهگیت تموم شد ورفتی تو ۶ ماه. بهترین های دنیا را برات آرزومندم. امروز یه فصل تازه ای تو زندگی قشنگت شروع میشه. یه فصل جدید با تجربه های جدید. شما بزرگ تر شدی. خانم تر شدی. کوچولوی مهربون من شما دیگه  بهترین همدم و همزبون منی. دختر گلم دیگه می تونی غلت بزنی، پاهاتو با دستت می گیری و سعی داری بگذاری تو دهنت.  دیگه کم کم باید بشینی . بازی کنی .د...
20 مهر 1393

عید قربان در پارک چیتگر

سلام عزیز دل مامانی عیدت مبارک امسال اولین عید قربانی بود که کنار ما بودی فقط هنوز دندون نداری که کباب بخوری ایشالله سال دیگه. امروز با دایی جون امیر (برادر مامانی) و دوست بابایی و خانمش (عمو آرمین و خاله بهاره) رفتیم پارک جنگلی چیتگر وبعد خوردن کباب رفتیم کنار دریاچه . بعد غروب رفتیم فروشگاه هایپر استار. خلاصه امروز روز خیلی خوبی بود و خیلی خوش گذشت. اینم عکسای خوشگل مامانی: اینم بقیه عکسا: ...
13 مهر 1393
1