اولین آرایشگاه
دوشنبه سوم اسفند ماه 94 دقیقا 21 ماه و 12 روزت بود که اولین آرایشگاه عمرت رو تجربه کردی... دخمل گلم از وقتی که به دنیا امده بودی دست به موهات نزدیم آخه کلا موهات کم پشت و نازکه... هیچ گیره مویی توی موهات گیر نمیکنه و خودتم نمیذاری ببندم بدت میاد... و موهات نامنظم بلند شده بود که به آرایشگاه رفتیم..... ساعت شش وقت داشتیم... ابتدا لباست رو در آوردیم و تو صندلی ماشینی اونجا نشستی و عمو آرایشگر شروع به کوتاه کردن موهات کرد... خیلی خوب بودی و با اسباب بازیایی که اونجا بود مشغول شدی تا اینکه عمو آرایشگر خواست جلوی موهاتو کوتاه کنه و حسابی گریه کردی. خیلی محیط خوبی بود و خیلی مهربون بودن تونستن تو رو سرگرم کنن، اسباب بازی بت دادن، برات باب اسفنجی گذاشتن، بت بادکنک دادن و یه گیره مو هم به موهات زدن. اما در نهایت عالی بودی... بعد از پایان کارم رفتی تو استخر توپ کوچولویی که اونجا بود بازی کردی.
خدا رو شکر اولین تجربه آرایشگاهت رو خیلی خیلی خوب همکاری کردی و عمو آرایشگر به خوبی تونست موهات رو کوتاه کنه.. انشاالله دفعه های بعد هم به خوبی همکاری کنی.
حالا یک دخمل داریم... تا حالا هر جا میرفتیم در نگاه اول فکر میکردند پسری اما لباسات نشان دهنده این هستند که دخملی..
من در تمام مدتی که آرایشگاه بودیم نقش فیلمبردار و عکاس رو داشتم و تماما از کوتاهی موت فیلم گرفتم.
تیکه ای از موهات توسط مامانی نگه داشته شد و در آلبومت گذاشته شد.
دخملک نازم مبارکت باشه
قبل از اصلاح:
هنگام اصلاح:
بعد از اصلاح: