ماه نگار مهد 1
ماه نگار مهد 1 سلام به دردونه خونه امون
دخترما حسابی کنجکاو شده ودائما داره می پرسه چرا؟ من همش سعیم اینه که بهترین جوابهارو بهت بدم ولی وای به حالم اگه بگم نمیدونم میگی چرا نمیدونی، باید بدونی، تو همه چیو میدونی!!!
ازوقتی مهد میری شیطنتهات بیشتر شدن،همش در حال بپر بپری و اذیت کردن.
این ماه، ماه رمضون بود. توش هم تولد داریم هم شهادت، تولد امام حسن و شهادت حضرت علی.
اما از مهدت بگم که:
تو این ماه، تو مهد روز 7 خرداد جشنواره رنگ داشتین.(عکسی ازین روز نداریم)
روز 24 خرداد هم مراسم افطاری تو مهد داشتین. البته طبق معمول چیزی نخوردی و خوراکیهاتو اوردی خونه. تو عکسام پشتت به دوربینه!
مهارتهایی که بهت یاد دادن:
مفاهیم کوچیک و بزرگ و تفاوت اشیا و طبقه بندی با کمک دکمه که این کارو تو خونه هم انجام میدیم همیشه. درست کردن قایق و آزمایش سبکی و سنگینی تو آب که تو خونه هم انجام دادیم بهت میگم چرا جوجه ها نمیرن زیر آب میگی برا اینکه تنبلن!!!
بازی لی لی. درست کردن جعبه رنگی که عکسشو قبلا گذاشتم.
کلمات انگلیسی که تو مهد یاد گرفتی:
Bag,paper,crayon,glue,classroom,count,
train,bus,taxi,car,bicycle,motorcycle,
monkey,kangaroo,ant,zebra,fox,
what time is it?,it is 1 oclock.
اولین شعرایی که تو مهد یاد گرفتی:
- آقا کلاغه،یه سیب شیرین از روی شاخه،انداخت پایین
خوردم از آن سیب،یه گاز با پوست یه دفعه دیدم،آن سیب کرموست
یه کرم بدشکل،بر روی آن بود ترسیدم،آن را،انداختم زود
از جا پریدم،مثل پرنده آقا کلاغه،زد زیر خنده
- منظم و تمیزم پیش همه عزیزم
پا میشم از توی خواب قل میخورم سوی آب
نسیم منو میبینه یه سیب برام میچینه
گل میریزه به رویم دست میکشه به مویم
سر میخورم توی آب میپره از سرم خواب
- ما عاشق قرآنیم غنچه های ایمانیم
این رو ما خوب میدونیم وقتی قرآن میخونیم
باید پاکیزه باشیم وضو گرفته باشیم
چون پیروان دینیم رو به قبله میشینیم
قرآن رو ما میبوسیم با صوت خوش میخونیم
قرآن کلام خداست هم کامل و هم زیباست
