سی سالگی
چه چیزی تو عمق چشاته که من یک نگاه تو رو به یه دنیا نمیدم که بعد از تماشای چشمای تو از زمینو زمان عاشقانه بریدم تو با کل رویای من اومدی تا تو سی سالگی باورم زیر و رو شه که زیباترین خط شعرهای من از تماشای چشم تو هر شب شروع شه اومدی تا بره فصل دیوونگی شدی آرامش کل این زندگی با تو هر ثانیه عاشقانست برام آرزوهامو از کی به جز تو بخوام " سی سالگی، مثل یک روز سه شنبه است؛ مثل ساعت 3 بعد از ظهر؛ برای هر کاری، هم زود، هم دیر ..." من از اینکه سی ساله هستم حظ می کنم.سی سال زندگیم را مثل مشروب خوشمزه می...
نویسنده :
گیلدا
15:43